معنی شهرى در چهارمحال
حل جدول
اردل
شهرى در چهارمحال و بختیاری
بروجن
شهرى کلمبیا
کالى
شهرى کرمانشاه
سومار
شهرى درکلمبیا
کالى
شهرستانی نزدیک چهارمحال
بویراحمد
شهر چهارمحال وبختیاری
اردل
شهری در چهارمحال
اردل
شهرى نزدیک ابهر
سلطانیه
شهرى در ترکیه
آدانا، گالیپولى
شهرى در تونس
قیروان
شهرى در سمنان
میامى
شهرى در انگلستان
بریستول
لغت نامه دهخدا
چهارمحال.[چ َ م َ] (اِخ) دهی است از دهستان حیات داود بخش گناوه ٔ شهرستان بوشهر. در 26هزارگزی خاور گناوه و 8 هزارگزی راه فرعی برازجان به گناوه واقع است، 232 تن سکنه دارد و از چاه آبیاری میشود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
چهارمحال. [چ َ م َ] (اِخ) بخشی است کوهستانی که در جنوب غربی اصفهان بین لرستان، فارس و خوزستان واقع است و به چهار ناحیه ٔ: زار - کبار - مروه - کندان تقسیم میشود. این بخش محل سکونت دو ایل بزرگ بختیاری به نام چهارلنگ و هفت لنگ میباشد و در تقسیمات جغرافیایی امروز به نام چهارمحال بختیاری خوانده میشود. این منطقه منبع رودهای کارون و قم و زاینده رود میباشند. رودخانه ٔ کارون از رشته کوههای کوهرنگ بختیاری سرچشمه می گیرد و سرچشمه ٔ زاینده رود دامنه ٔ شرقی کوهرنگ است. کوههای مهم آن رشته کوههای بختیاری است که بلندترین نقطه ٔ آن به نام زردکوه 4547 متر ارتفاع دارد و همیشه پوشیده از برف است. در این بخش معادن آهن و سرب یافت میشود و دارای مزارع وسیع و مراتع و باغهای فراوان است. آب و هوای آن کوهستانی و سردسیر است زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل دارد. مرکز آن شهر کرد و شهرهای مهمش ایذه و بروجن است. حوزه ٔ چهارمحال 233023 تن جمعیت دارد. که بیشتر به کار کشاورزی و دامداری و صنایع دستی از قبیل قالی و قالیچه، گلیم و جاجیم بافی اشتغال دارند. (از مجمل التواریخ گلستانه ص 155) (جغرافیای غرب ایران ص 83) (جغرافیای سیاسی کیهان ص 409، 430) (رودکی ص 314) (یادداشتهای مؤلف و فرهنگ فارسی معین). رجوع به چارمحال شود.
معادل ابجد
997